دو روباه در وسط روستا با هم دعوا می کردند، مردم هم دور آنها جمع شده و با تعجب جویای علت می شدند.
جغدی از بالای درخت تماشا می کرد و می خندید. یکی علت خندۀ او را پرسید، جغد گفت: پشت این دعوا جریانی هست که شما آنرا نمی دانید و نمی بینید. این ها همگی در یک منطقه هستند و هرگز با هم دعوا نمی کنند. این دعوا کاملن ساختگی و دروغین است. آنها شما را مشغول کرده اند تا بقیه بتوانند به راحتی مرغ و خروس هایتان را ببرند.
وقتی مردم به خانه هایشان برمی گردند، داد و بیداد بلند می شود:
- یکی می گوید خروس ام نیست
- دیگری فریاد می زند مرغ ام کجا شد؟
- دیگری داد میزند فیل مرغ هایم چه شدند؟ و …
از آنجایی که این کار چند بار تکرار شده بود، جغد با تکان دادن سر به سادگی، نا آگاهی و باورهای این جماعت افسوس می خورد و می خندید.
بارها بارها در طی این سالیان بازار بورس از ناآگاهی ها تاوان بزرگی را روی دست سهامداران داده است.
روباهای زیاد دیگری در راه اند و در کمین نشسته اند تا با دعواهای دروغین ما را به دام بیاندازند