در شهر احمق ها هیچکس کم نمی آورد

Rate this post

در یکی از قسمت ها، پینوکیو وارد شهر احمق ها شد،

سوار کالسکه ای شد که مرد قوی هیکلی می کشیدش، کالسکه وارد کوچه تنگی شد و از روبرو کالسکه ای دیگر آمد،

تنگی راه اجازه نمی داد دو کالسکه از کنار هم رد شوند، به هم گیر کردند،

کالسکه چی ها هم شروع کردن به هل دادن و سعی می کردند به زور راه را باز کنند،

پینوکیو پرسید چرا هیچکس حاضر نیست عقب برود تا راه باز شود،

جواب دادند: زیرا در شهر احمق ها هیچکس کم نمی آورد

پینوکیو پیاده شد و فرار کرد (یعنی بحث کردن با احمق بی فایده است)

بیشتر بخوانید:   هرچه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

Check Also

داستان کلاغ و خرس تو هواپیما

داستان کلاغ و خرس تو هواپیما

یک کلاغ و یک  خرس سوار هواپیما بودن کلاغه سفارش چایی می‌دهد‌ چایی رو که …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *