مفروضات ، اصول و میثاق های محدود کننده حسابداری

Rate this post

مفاهیم یا مفروضات بنیادی حسابداری Fundamental Accounting Concepts ( Assumption)

فرضهایی که مبنای تهیه صورتهای مالی و اساس وضع اصول حسابداری می باشند را گویند. (بدلیل اینکه فرض می شود این اصول پذیرفته شده اند نیازی به اثبات آنها احساس نمی شود.

 

فرض تفکیک شخصیت ( Separate Entity Assumption):

فرض تفکیک شخصیت یکی از اساسی‌ترین مفروضات حسابداری می‌باشد. زیرا این فرض به هر واحد اقتصادی (اعم از اینکه دارای شخصیت حقوقی یافاقد آن باشد) به عنوان یک واحد مستقل از مالک یا مالکان آن و نیز جدا از موسسات دیگر نگاه میکند. با این فرض هر مؤسسه یک شخصیت حقوقی مستقل فرض شده که می‌تواند دارایی تحصیل نموده، بدهی و هزینه تعهد و درآمد نیز تحصیل نماید. بر مبنای این فرض، مطالبات و دیون شخصی صاحبان واحد تجاری به اشخاص ثالث، جزء منابع تعهدات واحد تجاری محسوب نمی‌گردد اگر چه در شرکت‌های تضامنی و مؤسسات انفرادی با اینکه شخصیت شرکت یا مؤسسه، مستقل از شخصیت مالک یا مالکان آن می‌باشد اما از نظر قانونی این تفکیک وجود ندارد و بستانکاران این گونه مؤسسات می‌توانند طلب خود را از داراییهای مؤسسه یا اموال شخصی صاحبان سرمایه وصول نمایند. یعنی هر واحد اقتصادی به عنوان یک واحد مستقل از مالک یا مالکان آن و نیز جدا از موسسات دیگر در مطر گرفته می شوند.

 

فرض تداوم فعالیت ( Going Concern Assumption):
در حسابداری فرض بر این است که یک واحد اقتصادی برای یک مدت طولانی و قابل پیش بینی به فعالیت خود ادامه می‌دهد.
• بر اساس این فرض داراییها و بدهی‌ها به جاری و بلند مدت تقسیم میشود.
• فرآیند اندازه گیری در حسابداری از قبیل ثبت داراییها به بهای تمام شده به جای ارزش جاری متاثر از فرض تداوم فعالیت میباشد
یعنی واحذ اقتصادی تا آینده قابل پیش بینی به فعالیتهای خود ادامه دهد مگر آنکه عکس آن ثابت شود.

فرض واحد اندازه گیری (Unit-of- measure Assumption):
برای اندازه گیری هر ویژگی یا کیفیت، در نگاه اول به یک مقیاس اندازه گیری نیاز می‌باشد. مثلا واحد اندازه گیری طول متر، وزن کیلو گرم، انسان نفر، زلزله ریشتر و… می‌باشد. در حسابداری نیز « پول» به عنوان واحد اندازه گیری مبادلات فرض شده است. کلیه مبادلاتی که توسط حسابداران در دفاتر یا صورت‌های مالی منعکس می‌گردد، معرف حجم و یا مقدار نمی‌باشد بلکه تنها بهای آنها را نشان می‌دهند. به طور کلی وقایعی که با پول اندازه گیری نمی‌شوند و فاقد جنبه مالی می‌باشند در دفاتر و صورتحسابها منعکس نمی‌گردند. مثلا روحیه کارکنان، کارایی مدیریت، رقابتهای بازار و… در صورتهای مالی منعکس نمی‌گردند. یعنی عملیات, معاملات و رویدادهای مالی باید بر حسب پول مورد سنجش قرار گرفته و گزارش شود.

بیشتر بخوانید:   آموزش پس انداز کردن به کودکان ۰ تا ۱۰۰

فرض دوره مالی (Time- Period Assumption):
نتایج واقعی عملیات یک واحد تجاری را تنها در زمان تصفیه، یعنی خاتمه عملیات آن می‌توان تعیین کرد. از طرف دیگر، بستانکاران، اعتبار دهندگان و اشخاص ذینفع نمی‌توانند تا تاریخ انحلال، از نتایج آن بی خبر باشند. از این رو عمر واحد تجاری به دوره‌های زمانی مساوی تقسیم می‌شود که هر دوره را اصطلاحا (دوره حسابداری) گویند. دوره مالی ممکن است سه ماهه، شش ماهه یا یکساله باشد. هر دوره مالی را که دوازده ماه طول بکشد اصطلاحا سال مالی گویند.عمر یک واحد اقتصادی به دوره های زمانی نسبتا کوتاهی به نام دوره حسابداری تقسیم می شود.این دوره ها ممکن است یک ماهه, سه ماهه, شش ماهه, یا یکساله باشد. اما متداولترین آنها دوره مالی یکساله است که اصطلاحا((سال مالی)) خوانده می شود.

نکته: یکی از مزایای تقسیم عمر یک واحد اقتصادی به قطعات زمانی کوچکتر این است که ویژگی قابلیت مقایسه را فراهم کرده و امکان سنجش و ارز یابی نتایج حاصل از فعالیتهای موسسات اقتصادی را در دوره های زمانی مختلف ایجاد میکند.

 

فرض تعهدی(Accrual Assumption): در حسابداری درآمد ها به محض تحقق و هزینه ها به محض وقوع باید شناسایی و در حسابها ثبت گردد.

نکته: مبنای تعهدی یکی از مفروضات بنیادی حسابداری است که در نقطه مقابل آن مبنای نقدی وجود دارد.

 

اصول حسابداری Accounting Principles

قواعدی کلی که رهنمودها و مبانی لازم در مورد نحوه اندازه گیری, ثبت, طبقه بندی و گزارش نتایج معاملات و عملیات واحدهای اقتصادی را فراهم می اورد, اصول حسابداری خوانده می شود. اصول حسابداری بر خلاف مفروضات بنیادی که جنیه زیر بناِیی دارند, عمدتا به جنبه های کاربردی و عملی قضیه پرداخته و شامل اصول زیر می باشند:
اصل بهای تمام شده(Cost Principle):
طبق این اصل, داراییهای تحصیل شده در مبادلات باید به جای قیمتهای جاری بازار, بر حسب بهای تمام شده ثبت و بر همین اساس نیز در صورتهای مالی, منعکس گرد, بهای تمام شده که به آن بهای تمام شده تاریخی نیز می گویند, مبلغی است که نشان دهنده ارزش اقلام تحصیل شده در معاملات حقیقی و شرایط عادی بوده و به هیچ وجه مبتنی بر برآورد و یا حدس و گمان نمی باشد. طبق اصل بها مبادلات حسابداری در تاریخ وقوع به بهای تمام‎شده در دفاتر ثبت می‌گردند. منظور از بهای تمام‎شده هر دارایی ارزش مبادله‌ای نقدی آن در تاریخ تحصیل است. پرداخت‌های اضافی به علت خریدهای نسیه و مدت‎دار جزء بهای تمام‎شده دارایی محسوب نمی‌شود. به مرور زمان که ارزش دارایی‎ها تغییر می‌کند، این تغییر ارزش در بهای ثبت‎شده دارایی بی‎اثر است.

بیشتر بخوانید:   آموزش گام به گام و مرحله به مرحله پرداخت فیش حق بیمه تامین اجتماعی از طریق دستگاه عابر بانک

معایب
۱٫ تغییرات ارزش دارایی‎ها در طول سال‎های متمادی در نظر گرفته نمی‌شود.
۲٫ چون دارایی‎ها در طول سال‎های متفاوت خریداری می‌شوند و مقیاس اندازه‎گیری بهای این دارایی‎ها پول است و ارزش پول همیشه یکسان نیست، بنابراین به دلیل اختلاف در مقیاس اندازه‎گیری، جمع کردن یک دسته از دارایی‎هایی که در طول سال‎های متفاوت خریداری شده‎اند، خالی از اشکال نیست.

مزایا
با وجود معایب بالا، به دلایل زیر، هنوز بهای تمام‎شده تاریخی مبنای ثبت و گزارشگری قرار می‌گیرد:
۱٫ بهای تمام شده، بر تخمین و ارزیابی مبتنی نبوده بلکه واقعی، قابل اندازه‌گیری و قابل اتکاء است.
۲٫ بهای تمام شده تاریخی در زمان تحصیل، نشان دهنده ارزش متعارف دارایی در آن تاریخ است.
۳٫ بهای تمام شده تاریخی، قابل رسیدگی و رد یابی است.

اصل تحقق درامد (Revenue Realization Principle):

اصل تحقق درآمد، زمان شناسایی درآمد و ثبت آن در حسابها و صورتهای مالی را تعیین می‌نماید. طبق این اصل، درآمد زمانی شناسایی می‌گردد که دو شرط زیر برقرار باشد:
• مبادله یا داد و ستدی صورت گرفته باشد.
• فرایند کسب سود(The Earning Process)، کامل شده باشد.
تکمیل فرایند کسب سود شامل تکمیل فروش یا انجام خدمت، انتقال مالکیت از فروشنده به خریدار، دریافت وجه نقد یا اطمینان از دریافت وجه نقد در آینده است. طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از فروش کالا باید در زمان فروش و مطابق «روش فروش» شناسایی گردد. زیرا در تاریخ فروش، فرایند کسب سود، کامل می‌گردد. طبق اصل تحقق درآمد، درآمد ناشی از خدمات بر اساس میزان انجام خدمات شناسایی می‌گردد. زیرا میزان انجام خدمات، مبنایی جهت تشخیص تکمیل فرایند کسب سود است. مطابق اصل تحقق درآمد، مبالغ پیش دریافت مشتریان نباید به عنوان درآمد دوره محسوب گردد. زیرا فرایند کسب سود در مورد این مبادله هنوز تکمیل نشده است.

اصل تطابق هزینه با درآمد( اصل وضع هزینه های یک دوره مالی از محل درآمدهای همان دوره) (Matching Principle):
بر اساس این اصل ، هزینه‌های انجام‎شده برای ایجاد درآمد باید به حساب دوره‌ای که درآمد در آن تحصیل شده است منظور شود. به عبارت دیگر، سود هر دوره تفاوت بین درآمدهای تحصیل شده و هزینه‌های تحمل شده برای کسب درآمد همان دوره است. مطابق این اصل، بسیاری از هزینه‌های انجام شده در دوره جاری، به دلیل داشتن منافع آتی به عنوان دارایی در دفاتر و صورتهای مالی ثبت و گزارش می‌شوند..در بکارگیری این اصل, ابتدا اقلام تشکیل دهنده درآمد شناسایی شده و سپس شناخت هزینه ها انجام می گیرد.

بیشتر بخوانید:   مفروضات حسابداری

اصل افشا (Disclosure Principle):
اصل افشاء ایجاب می‌کند که کلیه رویدادها و وقایع مالی با اهمیت مربوط به واحد تجاری به طور مناسب و کامل افشاء گردد. این اصل که بر کلیه جوانب گزارشگری مالی تأثیر دارد، واحد تجاری را ملزم به تهیه اطلاعات مورد نیاز برای بستانکاران و اعتبار دهندگان می‌نماید. این اطلاعات می‌تواند در متن صورتهای مالی یا در یاداشت‌های همراه این صورتها، افشاء گردند. واحدهای اقتصادی موظفند کلیه واقعیتها و اطلاعات با اهمیت مربوط به فعالیتهای مالی خود را به نحو مناسب در متن مناسب در متن صورتهای مالی اساسی و در صورت عدم امکان, در یادداشتهای پیوست صورتهای مالی گزارش و افشا نمایند.

اصول محدود کننده حسابداری Restrictive Accounting Principles (Conventions)
فزونی منافع بر مخارج (Cost-benefit Constraint): تهیه اطلاعات حسابداری باید توجیه اقتصادی داشته باشد.
اهمیت (Materiality): واحدهای اقتصادی مجازند در خصوص اقلامی که با توجه به وضعیت, محیط و عملکرد واحد از جهت ارزش, ناچیز و کم اهمیت می باشند از بکار گرفتن روشهای صحیح تئوریک اجتناب نموده و به حای آن از روشهایی استفاده کنند که کم هزینه تر, عملی تر و راحت تر باشد.

خصوصیات صنعت(Industry Peculiarities): در صنایع مختلف با توجه به ویژگیها و خصوصیات خاص آن صنعت می توان اقدام به تعدیل و با اصلاح روشهای حسابداری نموده و یا از روشهای جدیدی استفاده کرد به شرط آنکه اثبات گردد روشهای اصلاح شده و یا جدید اطلاعات سودمندتری نسبت به روشهای پذیرفته شده حسابداری ارائه نموده و یا جهت جلوگیری از نتیجه گیریهای گمراه کننده, ضروری می باشد.
اصل محافظه کاری یا احتیاط ( Conservatism ): واحدهای تجاری نباید از روشهایی استفاده نمایند که آن روشها درآمدها و داراییها را بیش از واقع و هزینه ها و بدهیها را کمتز از واقع نمایش دهد.

نکته : قاعده اقل بهای تمام شده یا قیمت بازار از بکار گرفتن اصل محافظه کاری ناشی می شود.

مفاهیم حسابداری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *