اختلال توجه
تحقیقات بسیاری در مورد اختلال توجه در کودکان اوتیستیک انجامشده است. بسیاری از کودکان اوتیستیک در موقعیت یادگیری تنها به جزء یا نشانهایی از مجموع نشانههای موجود در یک محرک توجه یا تمرکز افراطی نشان میدهند. حتی آن عده از کودکان اوتیستیک که دارای کنشهای برتر هوشی یا متوسط یا نزدیک به متوسط هستند. مشکلاتی در تغییر توجه از یک محرک به دیگری دارند. آنها ممکن است بیشتر به جنبههای برجسته یک محرک نشان دهند تا سایر ابعاد آن و نیز با دخالت محرکهای نامربوط بهآسانی دچار حواسپرتی شوند. ناتوانی در بیش انتخابی محرکها برای توصیف این پدیده است که افراد مبتلابه اتیسم به یک جنبه از یک محرک توجه دارند و از توجه به سایر جنبهها غفلت میکنند.
کنشهای هوشی
بیشتر کودکان اتیستیک دارای بهره هوشی کمتر از ۷۰ هستند که نزدیک به نیمی از این کودکان از عقبماندگی ذهنی شدید تا عمیق رنج میبرند. همچنین مطالعات نشان میدهد که دختران اتیستیک در مقایسه با پسران نمرات هوشی پایینتری میگیرند
مهارتهای تحصیلی
نیمرخ عملکرد مشاهدهشده در ارزیابیهای تحصیلی افراد اتیستیک شبیه به آن چیزی است که در آزمونهای هوش بهدستآمده است. هنگام ورود به مدرسه تواناییهای مکانیکی و کاربردی در آن دستنخورده و بیعیب است؛ اما برعکس توانایی استفاده از مفاهیم انتزاعی و مفهومی و معنایی دارای نقص است.
تواناییهای برجسته
مطالعات اولیه در مورد افراد اتیستیک نشانگر موارد متعددی از تواناییهای برجسته در این افراد است؛ که واژه دانشمندان اوتیستیک که معادل همان واژه دانشمندان کودن در متون مربوط به عقبماندگی ذهنی است. به این گروه اطلاق میشود
رویکرد عصبی
تمرینات مناسب برای توانبخشی آموزشی کودکان اتیسم:
ماساژ دادن
ماساژ دادن قسمتی از بدن کودک که آن را تکان میدهند، میتواند روش مؤثری برای کمک به متمرکز شدن حواس او باشد. این استراتژی ساده اغلب خیلی تأثیرگذار است، اگرچه بعضی از کودکان نیاز دارند در مورد لمس شدن آگاهی داشته باشند.
الگودهی
خیلی از کودکان در شروع کار با مشکل مواجه میشوند. باید به کودک اجازه دهید شمارا تماشا کند و چندین بار حرکات را انجام دهید. بعضیاوقات انجام حرکت همزمان با کودک مفید است؛ برای مثال کودکی که قادر نیست از روی صندلی بلند شود اگر شما کنارش بنشینید و بگویید حالا باهم بلند میشویم و بعد با او بلند شوید، قادر خواهد بود این کار را انجام دهد.
راهنمایی با گرفتن دستها
بعضیاوقات در طول یک حرکت نیاز است که چندین بار دست یا بازوی کودک را هدایت کنیم. برای مثال وقتی کودکی را برای ساختن برجی با وسایل دستساز تشویق میکنیم ابتدا معلم فعالیت را شروع میکند و بعد دست کودک را برای مدتی هدایت میکند، از آن به بعد کودک قادر است خودش آن را ادامه دهد.
ریتم و موسیقی
برای بعضی از بچهها، خواندن یک آواز با یک آهنگ مناسب یا شمردن برای شروع و ادامه یک حرکت مفید است؛ برای مثال اگر کودکان آهنگ مخصوصی را در زمان مناسبی میخوانند، شما با زدن ضربه با دستانتان روی میز و گفتن ۱٫۲٫۳ به حرکتشان کمک کنید.
حرکات کنترل نشده
بعضیاوقات اندام کودک حرکات ناخواسته انجام میدهد که او را آشفته میسازد یا از انجام کار او جلوگیری میکند. برای مثال مشاهده میکنیم که کودکی بعضیاوقات ضمن انجام کار دستهایش را تکان میدهد. در بعضی موارد او آنقدر درگیر این کار میشود که مانع انجام کارش میشود. ما باید با پایین آوردن دست دیگر بهآرامی به او کمک کنیم یا چیزی برای نگهداشتن به او بدهیم. بعضیاوقات میتوانیم به کودک یاد بدهیم تا یک دستش را داخل جیبش بگذارد. ضمن اینکه با دست دیگرش در حال انجام کار است. برای بعضی از بچهها بعدازاینکه مهارتی را تمرین کردهاند، تشویقهای کلامی میتواند مناسب و کافی باشد.
الکترو آنسفالوگرافی
نتایج حاصل از مطالعه EEG بدون حضور محرکها نشان داده است که الگوهای EEG کودکان اوتیستیک بهطور معناداری با EEG همسالان که سالن و طبیعی باشند، متفاوت است.
دستگاه دهلیزی
دستگاه دهلیزی در فعالیت فیزیولوژیکی که به هنگام خواب بهصورت حرکات سریع چشم (REM) ظاهر میشود نقش دارد، ارائه داده است. مشاهدات بالینی کودکان مبتلابه اتیسم و کودکان اسکیزوفرنی با تمایلات اتیستیک دلالت بر آن دارد که واکنش غیرطبیعی بسیاری نسبت به جاذبه و حرکات از قبیل واکنشهای هراس نسبت به تاب خوردن سر به سمت پایین و پا به سمت بالا قرار گرفتن؛ سوار آسانسور یا قطار شدت در این کودکان وجود دارد. اختلال در دستگاه دهلیزی یک نقش احتمالی درآشفتگیهای ویژه کودکان اوتیستیک بازی میکند.
دستگاه فعالکننده رتیکولار یا شبکه ایی
ریملند (۱۹۶۴) این فرضیه رو ارائه داد که آسیب به این دسته عصب در کودکان اوتیستیک موجب بروز مزمن کم تحریکی شده و توانایی آنان را برای پاسخ به محرکهای محیطی محدود میسازد. برعکس تعدادی میگویند که تحریک بیشازاندازه این دستگاه موجب میشود که کودکان اوتیستیک بهصورت دفاعی محرکهای خارجی را ازصافی بگذرانند و از موقعیتهایی از قبیل تغییرات محیطی که ممکن است برانگیختگی را افزایش دهد، اجتناب کنند. سومین نظریه عبارتنداز ناهماهنگی درارتباط بین دستگاه فعال کننده رتیکولارو دستگاه لیمبیک. آنان باور دارند که دستگاه لیمبیک که با هیجان، انگیزه، و تقویت در ارتباط است توسط دستگاه فعالکننده رتیکولار منع شده موجب ناتوانی کودک اتیسم در ایجاد همخوانی بین رفتار و پاداشهای مثبت و منفی میشود.
موضوعات بررسیشده که می تواتد در این اختلال از این دیدگاه نقش داشته باشند عبارت انداز:
۱. دستگاه فعال کننده رتیکولار (شبکهای)
۲. دستگاه دهلیزی
۳. الکتروآنسفالوگرافی